ایگو چیست؟ این سوال خیلی از افراد است. از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا ایگو به معنای تعریف هر شخص از خودش می باشد. به همین دلیل ایگوی هر شخص با شخص دیگر به طور کامل فرق می کند. ایگو به معنای من نیز می باشد که فروید آن را مطرح کرده است. ما در این مقاله قصد داریم به سوال ایگو چیست؟ پاسخ دهیم، پس با ما همراه باشید.
ایگو چیست؟
در پاسخ به سوال ایگو چیست؟ باید بدانید ایگو بخش دوم شخصیت است. همانطور که پیش از این ذکر شد ایگو به معنای من است. فروید ساختار مربوط به شخصیت را به سه قسمت تقسیم بندی نموده است. این سه بخش عبارتند از نهاد، من و فرامن. بخشی که مربوط به من می شود مربوط به ایگو می باشد. در نظریه روانکاوی ایگو قسمتی از شخصیت می باشد که فرد می تواند به وسیله ادراک با دنیای بیرونی در ارتباط می باشد. به بیان دیگر ایگو می تواند با دنیای حقیقی نیز در ارتباط باشد. این بخش می تواند موارد زیادی را بررسی نماید. پس از آن به برنامه ریزی برای آن قسمت می پردازد. بخش نهاد که آن را اید نیز می نامند لذت طلب می باشد. بخش فرامن به سوپر ایگو معروف است و به وجدان و عوامل اخلاقی مربوط می شود.
تعریف رایج ایگو در بین مردم چیست؟
در بخش قبل تا حدودی به سوال ایگو چیست؟ پاسخ دادیم. به اعتقاد دکتر ماکان آریا پارسا یکی از مهم ترین تعاریف برای واژه ایگو خود مهم پنداری یا عزت نفس می باشد. در حقیقت زمانی که فردی بیش از اندازه به خودش بیندیشد ما می توانیم بگوییم که این فرد ایگو دارد. فردی که خود را مهم تر از دیگران تلقی می کند. ایگو قسمت تصمیم گیرنده روان هر شخصی محسوب می شود. ایگو نهاد و فراخود را به طور کامل دریافت می نماید تلاش می کند با ادغام هر دو مورد رفتاری یکپارچه ایجاد نماید. اینکه هر فردی به چه میزان با دنیای اطراف خود در ارتباط باشد بر عهده ایگو می باشد. ایگو نمی تواند ساختاری غیر قابل تغییر و ثابت داشته باشد و خودآگاه و ناخودآگاه را درگیر می کند.
آشنایی با ایگومانیاک
به گفته دکتر ماکان آریا پارسا در اصطلاح ایگومانیاک به معنای خودمحور و خودخواه می باشد. ایگو از زمان تولد همراه فرد نیست و با گذشت زمان به کمک بایدها و نبایدهای اجتماعی، اخلاقی و دینی به وجود می آید. در حقیقت سوپرایگو دقیقا مقابل نهاد قرار می گیرد و می تواند به صورت خودآگاه و ناخودآگاه در رفتار فرد اثر بگذارد.
ایگو چگونه می تواند بین سوپر ایگو و نهاد تعادل برقرار نماید؟
به طور معمول میان بین ego و سوپر ایگو تضاد زیادی مشاهده می شود و این کاملا طبیعی می باشد. از دید دکتر ماکان آریا پارسا انسان از بدو تولد موجود اجتماعی می باشد و دوست دارد مورد تایید قرار بگیرد. به همین خاطر خواسته و هدف سوپر ایگو بر خواسته نهاد ارجحیت دارد. ما می توانیم تا حد زیادی در تصمیم گیری ایگو نقش داشته باشیم. این ویژگی می تواند به ایگو پویایی فراوانی ببخشد. به همین خاطر ایگو ساختار از پیش تعیین شده و ثابتی ندارد. بهترین حالتی که می تواند اتفاق بیفتد تعادل میان سوپرایگو و نهاد می باشد و موجب ایجاد تعادل روانی می شود. مسئله مهمی که مطرح است این است حفظ تعادل به هیچ عنوان کار راحتی نیست و اغلب اوقات به یکی از طرفین بی توجهی می شود.
در اینجا با این حالت روبرو می شویم اگر ego تمام توجه خود را صرف نهاد نماید در این صورت همه رفتارهای شخص بر اساس غریزه پیش می رود. به همین دلیل خودآگاهی محدود و رشد قطع می شود. این همان حالتی می باشد که انسان های بدوی را درگیر می کند. انسان های بدوی مطابق خواسته های خود رفتار می کنند و تکامل آگاهی را به هیچ عنوان تجربه نمی کنند. بر اساس صحبت فروید تمام کودکان پیش از اینکه در معرض محدودیت ها و چهارچوب های دنیای بیرونی قرار بگیرند این حالت را تجربه می کنند.
ایگو و سلف چه تفاوت هایی با هم دارند؟
گوستاو یونگ می گوید: تمامیت ذات پنهان روان با تمامیت خودآگاه زندگی برابر نیست. بر باور دکتر ماکان آریا پارسا یونگ در ساختار شخصیت از دو کلمه بسیار مهم به نام سلف و ایگو استفاده کرده است. معادل فارسی سلف خویشتن حقیقی یا خود و ایگو به معنای من می باشد. این روانپزشک مطرح می گوید اگر قرار بر این باشد روان را به شکل یک کره تصور کنیم سلف شامل تمام کره می شود. یک منطقه درخشان و پر نور در این کره وجود دارد که خودآگاه می باشد و در مرکز این منطقه پر نور همان ایگو قرار می گیرد. البته منظور یونگ از مرکز رهبری و تسلط می باشد. ایگو می تواند بر محتوای خودآگاه نظارت کامل داشته باشد. توجه داشته باشید به هیچ عنوان نمی توانیم برای ایگو جایگاه مشخصی را در نظر بگیریم.
گوستاو یونگ می گوید ما می بایست گوش دهیم که خویشتن حقیقی یا سلف هر لحظه از ما چه چیزی طلب می کند. سلف به ایمان و انگیزه احتیاج دارد. به همین دلیل اتصال ایگو و سلف کار مشکلی می باشد.
چگونه محتویات نهاد سرکوب می شوند؟
حالت دوم که بیشتر انسان ها را درگیر می کند مربوط به مسائل روانکاوانه می شود. ایگو می تواند بر اساس قوانین سوپرایگو رفتارهای ما را نیز رهبری نماید. پس از آن محتویات نهاد به طور کامل سرکوب خواهد شد. در این مواقع فرد اضطراب را تجربه می نماید. بی توجهی به این حالت می تواند در فرد اختلال ایجاد کند. به یاد داشته باشید ایگو می تواند میان سوپرایگو و نهاد قرار بگیرد و بین آنها آشتی و صلح برقرار می کند. به همین خاطر طبیعی می باشد که در کار گاهی اوقات شکست بخورد.
بسیاری مردم به این فکر می کنند که ego چه قسمتی از روان ماست؟ ایگو در حقیقت هویتی است که ما آن را می شناسیم و به دنیا ارائه می دهیم. در خیالتان تصور کنید روبروی یک فرد غریبه نشسته اید و او دوست دارد داستان زندگی تان را برای او تعریف نمایید. چیزهایی که شما شرح می دهید محتویات ایگو می باشد. علاوه بر این ایگو پنداره و تصور شما را نیز شامل می شود. ایگو می تواند به آگاهی ما از جهان پیرامون مان نیز مربوط شود. ایگو با رشد فردیت، تکامل روانی و کیفیت زندگی در ارتباط می باشد و محتویات آن می تواند تغییر کند. به همین دلیل ساختار آن منعطف و پویا می باشد.
این مطلب ادامه دارد…